Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مهر»
2024-04-29@05:48:20 GMT

پیشگامی مردم همدان در انقلاب مشروطه

تاریخ انتشار: ۱۹ بهمن ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۳۲۹۷۰۸

پیشگامی مردم همدان در انقلاب مشروطه

‌خبرگزاری مهر - گروه استان‌ها: بی‌تردید انقلاب مشروطیت به عنوان یک انقلاب و رویداد اجتماعی و سیاسی سبب‌ساز تحولات و تغییرات بنیادین بسیاری در مسائل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایران شد؛ روندی که نظام فرمانروایی ایران از سلطنت مطلقه را دچار دگرگونی و در نهایت به تشکیل مجلس قانون گذاری و تدوین قانون اساسی ختم شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اما نشانه‌های این انقلاب پیشتر از آن نمود پیدا کرده بود و همدانی‌ها نیز در این روند نه تنها نقش آفرین بودند بلکه می‌توان آنها را در این راه، پیشرو نامید.

همدان به عنوان بخشی کهن از سرزمینمان چگونه در این برهه از تاریخ هم نفوذ داشته و تحولاتی را موجب شده است؟ آیا قبل از پیروزی انقلاب مشروطه، سیر تحولات و تغییرات در شهر همدان به نحوی بود که انقلابی پیش از انقلاب مشروطیت در آن به وقوع پیوسته باشد؟ چه افراد و گروه‌هایی در این عرصه نقش آفرین بوده اند؟

در این خصوص، ابوالفتح مؤمن در گفتگو با خبرنگار مهر عنوان کرد: همدان جزو شهرهایی بود که در انقلاب مشروطه جز پیشگامان بوده است؛ این موضوع از سویی به سبب موقعیت اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی همدان در آن روزگار است و از سویی به دلیل اینکه یک حکم ران روشن ضمیر و روشن فکر مأمور به حضور در همدان شد.

این محقق و پژوهشگر تاریخ معاصر در همدان با بیان اینکه این حاکم با نام صفاعلی ظهیرالدوله در سال ۱۳۲۴ هجری قمری از دربار ناصرالدین شاه به همدان آمد، گفت: تا آن زمان، بیشتر حکمرانان همدان، حکمرانان خاندان قره گوزلو بودند، حکمرانانی چون امیرافخم شورینی، ناصرالملک و افرادی دیگر؛ اما حال، در این زمان برای اولین بار یک فرد روشن فکر به اسم ظهیرالدوله مأمور همدان شده بود.

وی با اشاره به اینکه آمدن این فرد به همدان اسباب خیر شد، ادامه داد: مردم همدان با این روند بعد از مدت‌ها حاکمی را به چشم خودشان دیدند که وابستگی خاندانی نداشت؛ یعنی منافع محلی باعث نمی‌شد که منافع مردم را فدا و به نوعی به مردم ظلم و اجحاف کند.

مؤمن با بیان اینکه این فرد، درویش مسلک و جانشین صفی علی شاه بود و طریقت او را دنبال می‌کرد، اضافه کرد: ظهیرالدوله انجمنی را به اسم «انجمن اخوت» راه اندازی کرده بود که در واقع، در مباحث اجتماعی، سیاسی و فرهنگی فعالیت داشت، اموری مانند عدالت، برابری، پیشرفت اجتماع، آگاهی و روشن دهی به جامعه نیز نقش داشت.

راه اندازی «انجمن اخوت» و «پارلمان ایالتی آسیا» در همدان

وی با بیان اینکه زمانی که ظهیر الدوله به همدان آمد، «انجمن اخوت» را در همدان راه اندازی کرد، گفت: وی در آن زمان، با خود افرادی چون ابوالفتح میرزا و عیسی خان پزشک را به همدان آورد، افرادی که روشن فکر بودند و در ادامه نیز برای اولین بار «پارلمان ایالتی آسیا» را در همدان بنیان گذاری کرد.

این محقق و پژوهشگر تاریخ معاصر در همدان خاطرنشان کرد: یعنی دو ماه پیش از پیروزی انقلاب مشروطه، در همدان مجلس فواید عامه توسط ظهیر الدوله با ۵۳ عضو تأسیس شد؛ اعضایی که هر یک نماینده یکی از اصناف و گروه‌ها مانند اعیان و اشراف، روحانیون، بازاریان و غیره بودند.

مؤمن با تصریح بر اینکه تمامی این روند دو ماه پیش از شروع انقلاب مشروطه و تصویب آن در همدان رخ داده است، گفت: در همدان، مجلس شورای ملی در سطح ملی، منطقه‌ای و ولایتی داشتیم، این مجلس در این بود که به بررسی نرخ اجناس، رسیدگی به تظلم خواهی‌های مردم از مأمورین دولتی، حکمرانان و خوانین و مأمورین دولتی و مواردی از این قبیل را بررسی می‌کرد.

مؤمن با بیان اینکه این مجلس به بررسی مشکلات نان و مواد غذایی همدان می‌پرداخت و مصوباتی داشت، اظهار کرد: در این مجلس فواید عامه تمامی گروه‌ها و اقلیت‌ها نماینده داشتند و تمام مواردی که مصوب و در صورت جلسه تنظیم می‌شد، توسط حاکم یعنی ظهیر الدوله باید به عنوان بازوی اجرایی، به اجرا در می‌آمد.

چاپ نخستین روزنامه همدان در دوران پیش از مشروطه

این پژوهشگر در ادامه صحبت‌های خود به چاپ اولین روزنامه همدان با عنوان روزنامه «مظفری» اشاره کرد و گفت: این روزنامه در چهار ستون چاپ می‌شد و شامل وقایع و اتفاقات کشوری، محلی و اعلامیه‌ها و مباحثی خاص از این قبیل بود.

مؤمن با تاکید بر اینکه همدان در انقلاب مشروطه پیشگام بود، تصریح کرد: در این زمینه می‌توان از «مشروطه کوچک همدان» نام برد. روزگاری که قبل آنکه مشروطه در سراسر کشور، سراسری شود؛ مشروطه کوچک در همدان اجرایی شد و به سامان رسید. به نحوی که که می‌توان گفت مردم همدان با این مسیر، تمرین دموکراسی می‌کردند.

ادامه این پیشگامی ها با شکل گیری مشروطه کوچک در همدان و در نهایت، نقش آفرینی‌های آیت الله بهاری موضوعی قابل تأمل است.

در ادامه گفتگو، این محقق و پژوهشگر تاریخ معاصر در همدان عنوان کرد: قبل از آنکه فرمان انقلاب مشروطه امضا شود، این اقدامات را در همدان شاهد بودیم به همین دلیل است که می‌بینیم زمانی که انقلاب مشروطه به پیروزی می‌رسد، اولین نماینده‌ای که از ایالات و ولایات به مجلس شورای ملی اعزام می‌شود، نماینده همدان یعنی شیخ تقی وکیل الرعایا است.

چاپ روزنامه «اثر انقلاب» و اعزام گروه‌های نظامی از همدان

مؤمن با تصریح بر اینکه در این مجلس، افراد شاخصی چون سیدمحمد طباطبایی (عموزاده آیت الله طباطبایی بزرگ) و آیت الله شیخ محمدباقر بهاری (از انقلابیون بنام مشروطه) نیز حضور داشتند، خاطرنشان کرد: شیخ محمد باقر بهاری هم عملی و هم نظری از مشروطیت حمایت می‌کرد به نوعی که رساله ایضاح الخطا را در دفاع از مشروطه وارد کار کرد و هم به نوعی به صورت عملی وارد کار شد.

وی در تشریح این موضوع گفت: آیت الله محمدباقر بهاری با مراجع آیات عظام در عتبات عالیات مانند آیت الله خراسانی و آیت الله مازندرانی ارتباط داشت و به نوعی از وی در انقلاب مشروطه به عنوان خط سوم یاد می‌شود؛ یعنی نه وابستگی به اعضای تندروی سوسیال دموکرات‌های همدان را داشت و نه به افرادی دیگر در تهران وابسته بود. او متکی به آیات عظام در عتبات عالیات بود و نظرات آنها را در انقلاب مشروطه مدنظر داشت.

این محقق در ادامه گفتگو با تاکید بر اینکه می‌بینیم که همدان با این روند در انقلاب مشروطه پیش رو بود و نقش اول را داشت، خاطرنشان کرد: همدان در مشروطه اول و مشروطه دوم تأثیرگذار بود به نوعی که در مشروطه دوم زمانی که در سال ۱۳۲۶ هجری قمری استبداد صغیر اتفاق افتاد، باز هم نقش مردم همدان را شاهد هستیم.

مؤمن با بیان اینکه در آن زمان که محمدعلی شاه مجلس را به توپ بست، همدان به رهبری شیخ محمدباقر بهاری، گروهی مسلح از مجاهدین را شامل جوانان، روحانیون و طلبه‌های همدان تشکیل داد، آنها با لباس رزم در میدان مشق همدان (مکان فعلی بیمارستان سینا و هنرستان همدان) تحت تمرین‌های نظامی قرار می‌گرفتند و میرزا ابوالقاسم خان محمودزاده در آن دوران معروف به رئیس المجاهدین همدان شد.

وی با بیان اینکه رئیس المجاهدین همدان روزنامه‌ای را با نام «اثر انقلاب» که مربوط به اردوی این مجاهدین همدان بود، منتشر کرد؛ گفت: مجاهدین همدان از نظر مالی و نیروی انسانی به تبریز و دیگر جاها کمک می‌کردند و هم از نظر تسلیحاتی، به انجمن قزوین کمک‌هایی داشتند به نوعی بین انجمن‌های ایالات و ولایات افراد و اسلحه‌ها رد و بدل می‌شد و حتی برای مبارزه استبداد صغیر نیروهایی از همدان به همراه مجاهدین قزوین عازم تهران شدند که بالاخره، به دلیل آنکه استبداد صغیر در آنجا شکسته شد، در سال ۱۳۲۷ هجری قمری دوباره مشروطه اعاده و احیا شد و این گروه‌ها نیز به همدان بازگشتند.

ایستادگی مردم همدان در برابر ابوالفتح میرزا به رهبری شیخ محمدباقر بهاری

این پژوهشگر تاریخ در ادامه سخنان خود با بیان اینکه در آن زمان، همدان به اندازه‌ای قوی بود که در استبداد صغیر حتی مجلس فواید عامه را دوباره احیا کرد، گفت: این موضوع درحالی رخ داد که دولت فعالیت آن را ممنوع کرده بود اما آیت الله شیخ محمدباقر بهاری دوباره این مجلس را احیا و کارهای رسیدگی به امور مردم را دنبال می‌کرد، حتی معتمدالدوله حکمران وقت همدان نیز از این موضوع شاکی می‌شود و به صدراعظم نامه‌ای می‌نویسد که شیخ محمدباقر بهاری این مجلس را احیا و به دنبال احیای مشروطه است.

مؤمن ادامه داد: در پی این روند، صدراعظم نامه‌ای به شیخ بهاری می‌زند و وی را به تهران می‌خواند اما آیت الله بهاری در این راستا نامه‌ای تند برای وی می‌نویسد و نه تنها به تهران نمی‌رود بلکه صدراعظم را مورد بازخواست قرار داده و می‌گوید که اگر می‌خواهید به تهران بیایم تا مرا سرکوب کنید، این دام را بر مرغ دیگر بنهید. در برابر این روند مقاومت‌ها می‌کند تا در نهایت، مشروطه دوم هم پیروز می‌شود.

وی در بخش دیگری از این گفتگو عنوان کرد: در ادامه مشروطه زمانی که محمدعلی شاه پس از پیروزی مشروطه دوم از سلطنت منع می‌شود و احمدشاه (پسر ۱۲ ساله اش) جایگزین وی می‌شود، وارد ایران می‌شود تا بتواند دوباره سلطنت را احیا کند؛ اما زمانی که وارد می‌شود، برادر دیگرش یعنی ابوالفتح میرزا که اروپا بود، از طرف غرب و ایلات و عشایر وارد می‌شود.

مؤمن با بیان اینکه ابوالفتح میرزا پیشتر حکمران مناطق غرب کشور (کرمانشاه و کردستان) بود و ایلات و عشایر وی را می‌شناختند، اظهار کرد: وی، از این افراد نیروهای ۳۰ هزار نفری را جمع و به کرمانشاه و کردستان و در نهایت، به همدان می‌آید تا به تهران برود و مشروطه را ساقط کند اما در همدان، به رهبری شیخ محمدباقر بهاری مردم در مقابل ابوالفتح میرزا (سالار الدوله) می‌ایستند.

وی در ادامه این موضوع به بیان شعری معروف در این خصوص با این مضمون «ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست / عِرض خود می‌بری و زحمت ما می‌داری» اشاره کرد و افزود: در آن دوران، آیت الله بهاری اعلام می‌کند که هیچ کس حق ندارد با ابوالفتح میرزا هماهنگ باشد و جواب نامه آیت الله بهاری نیز به ابوالفتح میرزا به حدی تند بود که وی جرأت نداشت زمانی که نیروهایش وارد همدان شدند، خودش وارد همدان شود.

گروهی در پی به توپ بستن منزل شیخ بهاری بودند

مؤمن در خصوص ورود نیروهای ابوالفتح میرزا به همدان نیز تشریح کرد: نیروهای او وارد همدان که شدند بر روی تپه مصلی همدان توپ مستقر کردند تا خانه شیخ محمدباقر بهاری در کوچه ذوالریاستین به توپ ببندند، که در نهایت تعدادی از مجاهدی به رهبری صفدر و محمدرضا که برادران شیخ محمدباقر بهاری بودند، آن افراد را خلع سلاح و اجازه کار را به آنها ندادند.

این محقق و پژوهشگر تاریخ معاصر در همدان در پایان گفتگو، با تاکید بر اینکه تمامی این روند، در احیای انقلاب مشروطه نقش اصولی داشتند، خاطرنشان کرد: در مجموع در پاگیری انقلاب مشروطه دو ماه پیش از صدور فرمان مشروطه در همدان تمامی این مسیرها که بدان اشاره شد، دنبال می‌شد؛ نقشی که نشان از پیشرو بودن همدان در انقلاب مشروطه داشته و اسناد بی شمار آن نیز امروزه موجود است.

پیشگامی مردم همدان را در انقلاب مشروطه در برگ برگ صفحات تاریخ می‌توان یافت، گام‌هایی که با تمرین دموکراسی آغاز و در راه مشروطه با نقش آفرینی‌های آیت الله بهاری پیش رفت.

تأسیس مجلس فواید عمومی پیش از پیروزی انقلاب مشروطه اگرچه اولین گام در این راه بود اما در همان ایامی که همدان به رهبری ظهیرالدوله در تب و تاب برپایی مجلس فواید عمومی بود، جنبشی فراگیر در ایران طنین انداز شد. این حرکت خواهان تأسیس عدالتخانه و سهیم شدن مردم در اداره امور کشور بود.

شیخ محمدباقر بهاری نیز که از جمله روحانیان پیشرو در نهضت مشروطه بود و در دفاع از مشروطیت، نگارش رساله ایضاح الخطا را به انجام رساند، به گفته محققین نه تنها در این رساله، پاسخ گویی به اتهامات و شبهات مخالفان مشروطه و تطبیق مبانی مشروطیت با احکام شرع را در پیش گرفت بلکه نگرشی که به دنبال انطباق و تأیید اصول مشروطیت با احکام و آموزه‌های اسلامی بود را وارد کار کرده است؛ مسیری که در نهایت، به نقش آفرینی جدی مردم همدان و پیشگام بودن آنها در انقلاب مشروطه ختم شد.

کد خبر 5419637

منبع: مهر

کلیدواژه: همدان انقلاب مشروطه مجلس شورای ملی دهه فجر ویروس کرونا بوشهر کرمانشاه انقلاب اسلامی ایران خطبه های نماز جمعه آمار کرونا گرگان شیوع کرونا جشنواره فیلم فجر عکس استانها بارش برف سیستان و بلوچستان ایلام انقلاب مشروطه آیت الله بهاری استبداد صغیر مشروطه دوم مجلس فواید مردم همدان همدان شد گروه ها نامه ای آن زمان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۳۲۹۷۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بررسی ابعاد سیاسی علامه سیدمحمد باقر درچه‌ای/ یک کنش‌گری سیاسی با شاگردپروری

میزگرد بررسی ابعاد سیاسی علامه سید محمد باقر درچه‌ای در دفتر نهاد مقام معظم رهبری دانشگاه اصفهان به همت مجموعه تاریخی فرهنگی و مذهبی تخت فولاد برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، میزگرد بررسی ابعاد سیاسی علامه سید محمد باقر درچه‌ای در دفتر نهاد مقام معظم رهبری دانشگاه اصفهان به همت مجموعه تاریخی فرهنگی و مذهبی تخت فولاد برگزار شد.

در ابتدای این نشست محمود فروزبخش کارشناس مرکز مشاهیر تخت فولاد با اشاره به موضع آیت‌الله درچه ای در دوران مشروطه اظهار کرد: ایشان در ظاهر یک کنش‌گر سیاسی نیستند، اما در حقیقت ایشان سیاست را در سطح بالاتری دنبال می‌کنند، این سطح همان شاگردپروری است.

وی افزود: ایشان به اهداف خود در سیاست در آن زمانه نمی‌رسیدند، اما شاگردانی تربیت می‌کنند که حلقه‌ای از حلقه‌های زنجیر روحانیت شیعه است که در نهایت به ظهور می‌رسد.

این اصفهان‌پژوه تصریح کرد: در آن دوران دو سبک سیاسی آشکار وجود داشته است، یکی جریان مشروطه‌خواه به رهبری حاج آقانورالله بوده که با کلماتی مانند مقاومت و نهضت می‌توان از آن نام ببریم. جریان دوم هان نست وزارت ایرانی است که برترین جلوه آن رکن الملک بوده است. یعنی شخصیتی که بیش از سه دهه در کنار شخصیت ظالمی مثل ظل السلطان بوده، اما طوری سیاست‌ورزی داشته که مردمان از او به نیکی یاد می‌کنند.

فروزبخش در پایان خاطرنشان کرد: سخت‌گیری‌ها و ملاحظات و احتیاط‌های علامه درچه‌ای باعث که ایشان داخل بازی مشروطه قرار نگیرند. این وضعیت سبب شد که این عالم فرزانه بتواند در انزوا و خلوت خاص خود، مسیر علمی خودش را ادامه دهد. مسیری که قله است و به صورت تعمدی رفتاری را اتخاذ می‌کند که از بسیاری از عوام‌زدگی‌ها دور باشد.

سخنران دوم این میزگرد مصطفی مرتضوی، مدیر خانه مشروطه اصفهان بود.

مرتضوی اظهار کرد: یکی از شاگردان آیت الله درچه ای، زعیم حوزه علمیه قم یعنی آیت الله بروجردی بوده است؛ بسیاری از شاگردان حضرت امام خمینی (ره) کسانی بودند که شاگردی آیت‌الله بروجردی را در مقطعی کرده بودند. پس این ربطی است برای ظهور پدیده‌ای به نام انقلاب اسلامی. اینجا می‌توان بگوییم که بسیاری از آن چه در ایام مشروطه برای آیت الله درچه ای تحقق‌پذیر نبود، وقوعش را در آینده نشان داد و این همان موضوع شاگردپروری است که چنین فضایی را برای آینده ایجاد می‌کند.

این پژوهشگر علوم سیاسی با اشاره به گستره و تنوع شاگردان علامه درچه‌ای اشاره کرد: سخت‌گیری آیت الله درچه‌ای در مباحث علمی به منظور مقابله با دو جریان انحرافی بوده است. جریانی که تحت عنوان غرب‌گرایی رونق گرفته بوده و جریانی که گرایش سلفی داشته است. مقابله ایشان با نگاه‌های عوام‌زده نیز باید از همین منظر نگاه شود که در بطن آن سدی در برابر نگاه‌های غربگرایانه است که با اسم مقابله با عوام‌زدگی می‌خواهد ریشه دین را بزنند.

مرتضوی تاکید کرد: طبیعتاً با این سخت‌گیری از فضای مرید بازی فاصله گرفته می‌شود تا بتواند با خرافه مبارزه کند. در طی این مبارزه عقلانیتی پدید می‌آید که در آینده به کمک اصلاحات سیاسی می‌آید. پس از بحران‌های پر از نا امنی، خرافات را در بین مردم زیاد می‌کند. وظیفه یک عالم دینی در این زمان بیان اصالت‌ها است. اصلاح سیاسی نیاز به عقلانیتی دارد که برآمده از همین اصالت‌ها است.

در ادامه حجت‌الاسلام احمد رهدار پژوهشگر حوزه اندیشه سیاسی و تاریخ معاصر با اشاره به نمای کلی جریان روحانیت شیعه پس از صفویه تا امروز اظهار کرد: علامه درچه‌ای در خط ناب فقهی اصولی قرار دارد. وصف اول برای ایشان عالم بودن و مدرس فقه و اصول بودن است. در درجات بعدی از فقه او، دلالت‌های سیاسی هم خلق می‌شود. پس هر کس می‌خواهد از علامه درچه‌ای بنویسد باید اول از عالم بودن و فقیه بودن او بگوید. او شخصیتی است که در یک کلام باید بگوییم فقط درس داده و درس داده است و در ازای آن شاگردان بزرگی تربیت کرده است.

این پژوهشگر حوزه علمای معاصر شیعه تصریح کرد: اگر بخواهیم شخصیتی را در دوران نزدیک مثال بزنیم که مشی او شبیه به آیت الله درچه‌ای بوده باید از مرحوم آیت الله خویی نام ببریم. او نیز تمام عمرش به فقه و فقاهت و تدریس شناخته می‌شده است. هر چند که به عقیده من درس ایشان به شدت دلالت فقهی داشته است و یک نشانه اینکه سیاسی بوده آن است که برخی از شاگردان حلقه اول ایشان توسط صدام به شهادت رسیده‌اند. وقتی به فهرست بلند شاگردان آقای درچه ای نگاه می‌اندازیم متوجه می‌شویم که ایشان هم شاگردان متفاوتی دارند که در میان آنان شخصیت‌هایی سیاسی مانند آقانجفی قوچانی و شهید مدرس هم وجود دارند.

رهدار بار دیگر به نمای فقاهتی مرحوم درچه ای اشاره داشت و افزود: اگر بخواهیم علامه درچه‌ای را بیشتر بشناسیم، باید شبکه شاگردان ایشان را ردیابی کنیم و بشناسیم. آیت الله درچه‌ای اگر چه در ظاهر سیاسی نبوده، اما بوده‌اند کسانی که ایشان را در حوزه سیاست بسط داده‌اند، مانند شخصیت علامه طباطبایی که سیاسی نبودند اما طلبه‌های شاگرد ایشان بارها توسط ساواک دستگیر شدند و بعدها ستون فکری جمهوری اسلامی شدند.

این پژوهشگر اندیشه سیاسی با اشاره به تحولات سریع زمانه مواجه ما با تجدد گفت: روحانیت شیعه در دوران اخیر فرصت کمتری داشتند که به مسئله‌های دوران جواب دهند و به دنبال روش‌های جدید داشتند از جمله این که فرستاده‌هایی به بلاد مختلف می‌فرستادند. این روحانیان در آن شهر، مرجع رسیدگی به امور بوده‌اند. در اصفهان به سبب پیشینه حوزه علمیه ما چندین عالم شهری برجسته داشته‌ایم و گویا این روحانیون در یک پیمان نانوشته دست به تقسیم کار زده‌اند و در این میان مشخص است که مسئولیت کرسی درس عالی فقه و اصول به آیت الله درچه‌ای رسیده است.

وی با اشاره به شخصیت جامع امام خمینی (ره) خاطرنشان کرد: شخصیت استثنایی حضرت امام خمینی (ره) ما را در زمینه قضاوت علمای شیعه دچار خطا کرده است. ایشان در همه تخصص‌ها در حد قله مطرح بوده‌اند، اما علمای دیگر این گونه نبوده‌اند و هر کس در تخصص خود می‌توانسته مطرح باشد، مثلاً برخی سلوک عرفانی داشته‌اند برخی به شدت اجتماعی بوده‌اند و برخی شاگردپرور بوده‌اند. هر کدام از این وادی ملاحظات خود را داشته است. در دوران مشروطه، آقای درچه‌ای به این نتیجه رسیده است که عهده‌دار کرسی درس و بحث باشد.

این استاد حوزه و دانشگاه بار دیگر در پایان سخنان خود تاکید کرد: آن چنان که از فیلسوف، فلسفه‌ورزی انتظار می‌رود از فقیه هم فقاهت ناب انتظار می‌رود و روش و قواعد خاص خود را دارد. دین باید در ساحت تخصص خود توسط عالمی بیان شود. فقیهی مانند آیت الله درچه‌ای باید فقه را بگوید و از استانداردهای آن علم کوتاه نیاید و یک شاخص و معیار باشد، بعدها دیگرانی باید بیایند و به خصوص در حوزه سیاست، اهالی سیاست می‌توانند این سخن ناب فقهی را در مجرای خود جلو ببرند و در سایه آن علم و حقیقت دین، سیاست را به پیش ببرند.

کد خبر 748022

دیگر خبرها

  • اولین گام نبویان برای ناک اوت کردن قالیباف /اعلان جنگ علنی با تشکیل یک فراکسیون
  • ضبط برنامه تلویزیونی نامزد‌های انتخابات میان دوره‌ای مجلس
  • بوی خوش گیاهان بهاری درسفره گروسی‌ها/۱۳۵ نوع گیاه خوراکی در بیجار
  • مبانی تئوری و فکری محکم اسلام علت ماندگاری انقلاب اسلامی است
  • شهید آمریکایی راه مشروطه کیست؟! + فیلم
  • پیشتازی خاندان‌های نصف‌جهان؛ از تحریم تنباکو تا رهایی از وابستگی غرب در دوران مشروطه
  • استقرار شعب ویژه برای رسیدگی به تخلفات انتخاباتی در مرحله دوم انتخابات مجلس
  • سلبریتی تراز یعنی پهلوان رزاز
  • رها کردن فضای عفاف و حجاب به ضرر همه جامعه است
  • بررسی ابعاد سیاسی علامه سیدمحمد باقر درچه‌ای/ یک کنش‌گری سیاسی با شاگردپروری