عصاره انقلاب مشروطه
تاریخ انتشار: ۷ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۴۱۱۱۰۸
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری فارس، حجّتالاسلام داود مهدوی زادگان عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در یادداشتی که در اختیار خبرگزاری فارس قرار داده است به یادداشت اخیر سعید حجاریان مبنی بر اینکه «رضاشاه را نمیتوان عصاره مشروطه نامید»، پاسخ گفته است.
متن کامل یادداشت مهدویزادگان بدین شرح است:
عصاره را فشرده، چکیده، خلاصه، جوهره و لب هر چیزی گویند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پس، بر آمدن رضاخان میر پنج، «فلته» یا کار ناگهانی و بی اندیشه نبود. مشروطه خواهان برای عبور از توهم سد مذهب و فرهنگ غنی ایرانی، چاره کار را در برآمدن دیکتاتوری منور دیدند. لذا حتی اگر رضاخان را عصاره مشروطه ندانیم که من با این نظر مخالفم، دست کم، او ثمره و نتیجه مشروطه بود.
اما اکنون همان برخی ها می خواهند بگویند آن اقدام غلط بوده است و نباید مشروطه خواهان راه «تجدد آمرانه» را پیش می گرفتند و به دیکتاتوری چراغ سبز نشان می دادند بلکه باید گفتمان مدرنیته را به جای گفتمان مدرنیزاسیون تعقیب می کردند. البته این حرف، سخن جدیدی نیست و انقلاب اسلامی چنین تلنگری را در ذهنیت برخی ها انداخته است که تجدد آمرانه، راه و تجربه غلطی بوده است. لکن اگر این عده باور به غلط بودن راه طی شده در یکصد سال اخیر دارند، باید به این مساله مهم بپردازند که گفتمان مدرنیته چیست و چگونه به طور معقول عینیت پیدا می کند؟ اگر اینان به راستی مایل نیستند که آیندگان در آغاز قرن شانزدهم، همین قضاوت را درباره سخن آنان نکنند و نگویند گفتمان مدرنیته نیز مانند گفتمان مدرنیزاسیون، «حشو قبیح» است؛ باید به گونه ای منطقی و معقول، این مسأله را پاسخ داد. البته بخشی مهمی از این پاسخ مربوط است به رفع پارهای از موانع ذهنی. در اینجا به چهار مانع اصلی اشاره می شود:
۱) این مهم است که چه کسی یا کسانی می خواهند گفتمان مدرنیته را شرح و توضیح دهند. مسلماً شایستگی اینکار با کسانی است که حقیقتاً اهل نظر باشند و اراده ذاتی شان حقیقت و معرفت است. بنابراین، آن کسانی که سابقه امنیتی، آن هم در سطح عالی برنامه ریزی، دارند و نیز با اراده معطوف به قدرت به دانش نظر دارند، اینان شایستگی چنین کاری را ندارند. هرگز گوهر گفتمان مدرنیته با خواست قدرت معلوم نمی گردد. این گفتمان با خواست قدرت، ماهیت ابزاری پیدا می کند.
۲) شرح و توضیح گفتمان مدرنیته تنها مشروط به درک خلط های درون گفتمانی - مانند خلط مدرنیته و مدرنیزاسیون - نیست بلکه باید درباره خلط های پیرامونی آن مانند خلط فرهنگی ( فرهنگ ایرانی و اروپایی)، خلط تاریخی ( تاریخ تمدن اسلامی و قرون وسطای اروپایی )، خلط مذهبی ( اسلام و مسیحیت )، خلط اقتصادی ( اقتصاد کشاورزی ایران و اروپا )، خلط سنتهای اجتماعی ( سنت های جامعه ایرانی و اروپایی ) نیز اندیشید.
۳) باید تجددخواهان امروز را به اشتباه بودن راه طی شده متقاعد کرد. اگر به راستی برآمدن رضا خان، عصاره مشروطه نیست و هیچ ضرورتی در این کار نبود و نباید مدرنیته را با تجدد آمرانه و مدرنیزاسیون، خلط کرد؛ باید آن دسته از طرفداران گفتمان مدرنیته را که چنین اعتقادی ندارند، متقاعد کرد. هم اکنون گویندگانی از مدرن خواهان هستند که با حس نوستالوژیک رضاخانی، کتاب «رضا شاه» می نویسند و یا ضرورت تاسیس دیکتاتوری را تئوری ریزه می کنند. و متاسفانه از ناحیه کسانی که اینگونه مطالب را خلط تاریخی می خوانند، هیچ عکس العملی دیده نمی شود. اینان بیشتر سعی در متقاعد کردن نیروهای سنتی و دیندار هستند در حالی که مشکل اصلی در متقاعد کردن این دسته از هواخواهان تجدد است.
۴) همه می دانیم که برآمدن رضاخان بدون دخالت اجنبی و قدرت های خارجی ممکن نبوده است. وضعیت امروز جهان از جهت مداخله قدرت های خارجی غربی با یکصد سال گذشته نه فقط هیچ فرقی نکرده است بلکه به دلیل بسط قدرت نظام سرمایه داری، شدیدتر و ریاکارانه تر و خشونت بارتر از گذشته شده است. بنابراین، پیروان راستین گفتمان مدرنیته نمی توانند و نباید این حقیقت را نادیده انگارند. آنان بایستی خط قرمز میان مدرنیته ایرانی و قدرت های سلطه گر را پر رنگ تر کنند. اجنبی کینه توز با تمام قوای نرم و سخت خود در کار مداخله و تغییر سرنوشت ملت است. وقوع خلط های یاد شده تاریخی، نتیجه تفسیر بلکه دیکته کردن آنان نیز بوده است. بخش عمده ای از ماموریت نهادهای فرهنگی و آموزشی بین المللی القای تفسیرهای دیکته شده نظام سلطه جهانی از گفتمان مدرنیته بر کشورهای پیرامونی است. بنابر این، نادیده انگاشتن دخالت اجنبی گناه نابخشودنی است.
نکته آخر اینکه هرگز نشاید که نام و یاد نیک شخصیت بزرگی چون امیر کبیر را در کنار نام دیکتاتوری چون رضا خان میر پنج آورد. این دو شخصیت تاریخی فرسنگ ها از هم فاصله دارند. به یقین اگر امیر کبیر در دوره رضاخان به صدارت اعظمی می رسید به همان سرنوشتی گرفتار می آمد که در عصر ناصری دچارش شد. آنچنانکه مرحوم شهید والا مقام آیت سید حسن مدرس به آن سرنوشت مبتلا شد. همه مان آرزومند تکرار صدارت اعظمی مردان بزرگی چون امیر کبیر هستیم ولی از تکرار دیکتاتورهایی چون رضا خان میر پنج، بیم و هراس داریم. بزرگترین جفای تاریخی آن است که مردان نیک اندیش و خیر خواه ملت با مستبدان و مزدوران اجنبی، یکی انگاشته شود.
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: رضاشاه سعید حجاریان انقلاب مشروطه گفتمان مدرنیته
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۴۱۱۱۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شوراها مظهر انتقال قدرت متمرکز دولتی به مدیریت مردمی
به گزارش خبرگزاری صداوسیما؛ مرکز آذربایجان شرقی مالک رحمتی به مناسبت ۹ اردیبهشت در همایش روز ملی شوراها با تاکید بر اینکه برای کاهش تصدی گری دولت و واگذاری امور به نهادهای مردمی، هر وظیفه استانداری و فرمانداری که قابل واگذاری و تفویض اختیار به شوراها است باید بررسی و واگذار شود افزود: باید در این زمینه نهایت واگذاری انجام و بر اساس اختیارات استانداری این وظایف به شوراها منتقل شود.
وی با بیان اینکه برای بهره وری بیشتر نظام مدیریتی کشور باید امور دولتی به شوراها و شهرداریها واگذار و دولت از تصدی گری خارج شود اظهار کرد: برای موفقیت در نظام مدیریتی با هر نسبت و محتوایی نیاز به اتحاد، انسجام، تعامل و همکاری مدیریتی وجود دارد و در نبود آن ها، بهترین برنامهها نیز به سرمنزل مقصود نمیرسد.
استاندار آذربایجان شرقی با اشاره به اینکه در سایه موفقیت و تعامل بین مدیریت شهری، اداری، دستگاهها و متولیان امور، آرمان ها، اهداف و برنامهها تحقق مییابد، گفت: در زمان کنونی در استان وحدت و تعامل کاری پابرجا است و بعد از این هم با کیفیت بیشتری ادامه خواهد یافت.
رحمتی با تاکید بر اینکه هدف از انقلاب اسلامی، حاکمیت مردم بر سرنوشت خود و دخالت اراده آنان به اراده کشور بود ادامه داد: هم اکنون اراده مردم با شرکت در انتخابات بر تمام شئون کشور از انتخاب رهبری تا انتخاب اعضای شورا، جاری و حاکم است.
وی یادآور شد: امامین انقلاب مراقبت کردند تا در انقلاب اسلامی ایران، حضور مردم، محور اصلی و تعیین کننده باشد و باید از این موضوع صیانت و مراقبت کرد و عملکرد مدیران و مسوولانی که از بستر انتخابات و مردمسالاری دینی روی کار آمده اند در این زمینه تعیین کننده است.
رحمتی برگزاری ۴۰ دوره انتخابات و مراجعه به آرا و نظر مردم در طول ۴۵ سال از عمر انقلاب را نشان از مردمسالاری دینی و مردمی بودن این نظام دانست و افزود: این کار در دنیا بی سابقه است.
وی با اشاره به دور دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی در ۲۱ اردیبهشت امسال در استان اظهار کرد: یک سوم از نمایندگان استان در مجلس شورای اسلامی در این دور انتخاب خواهند شد و مردم با حضور باشکوه و پرصلابت در این دور همانند دور اول انتخابات، کار نیمه تمام خود را تمام خواهند کرد.
استاندار آذربایجان شرقی از اصحاب رسانه و افراد دارای تریبون خواست، مردم را برای مشارکت گسترده در دور دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی دعوت کنند.
رحمتی با اشاره به تاکید امامین انقلاب بر سه رکن اساسی انقلاب اسلامی ادامه داد: این ارکان شامل اعتقاد به خداوند و تاکید بر خدامحوری و ضرورت رونق و فروغ این رکن در زمان کنونی در جامعه، اعتماد به نقش مردم در همه عرصهها برای تشکیل دولت مردمی و تبعیت از امام و ولایت فقیه است که در صورت رعایت آنها توسعه در جامعه روی میدهد.
وی همچنین توجه جدی و ویژه به توسعه روستاها، مقوله گردشگری و بوم گردی، نشاط عمومی و ورزش همگانی و قهرمانی، ارائه مشوقهای مورد نیاز در کنار مشوقهای قانونی در طرح جوانی جمعیت، نهادینه کردن شفافیت مالی و پاسخگویی در شوراها و شهرداری ها، هویت بخشی به بخشها و روستاها و زیباسازی محیطی و معماری شهری با استفاده از نمادهای ملی و استانی را خواستار شد.
رئیس شورای اسلامی استان هم گفت: انقلاب ما انقلاب مردمی است که طبق فرمان امام راحل آیین نامه اجرایی شوراها تهیه و تصویب شد تا برای اداره امور شهر و روستا شوراها تشکیل شوند که با هدف رفع تمامی مشکلات مردم و بررسی آنها نارساییها در بخشهای مختلف توسط شوراها بررسی و راهکار ارائه شود.
دبیری افزود: شوراها در این مدت سیر تکاملی را طی کرده و به بلوغ کافی رسیدند و مورد حمایت مردم قرار گرفتند، اما باید انتظارات مردم را برطرف کنند و تلاش کنند برنامه ریزی لازم با کمترین خطا را انجام دهند.